سیدعلی شجاعی

امام جماعت مسجد خاتم الانبیاء ( ص ) گلستان 10

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

گناه و اثرات آن بر قلب در سوره مطففین

 

کلاََّ  بَلْ رَانَ عَلىَ‏ قُلُوبهِِم مَّا کاَنُواْ یَکْسِبُونَ(14) سوره مطففین  

 

  • ران یعنی چرک .... فرمود : آنکه به او خوبی و بدی الهام شده الهمها ..
  • که علم شهودی داده ایم او با گناه قلب خود را چرکین کرده است .

 

  • ما کانوا یکسبون مفید استمرار است یعنی گناهی که شما پی در پی  کرده اید قلب های شما را چرکین کرده است .
  • المیزان : اعمال زشت صفا و جلاى نفس را تیره کرده به آن نقش و صورتى مى‏دهند که از درک حق مانع مى گردد :
  • " کَلَّا بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ"
  • این جمله ردع و انکار سخن تکذیب‏گران، یعنى رد" أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ" است.

 

راغب گفته: کلمه" رین" به معناى غبار و زنگ، و یا به عبارتى تیرگى است که روى چیز گرانبهایى بنشیند (در نسخه‏اى دیگر آمده روى چیز شفافى بنشیند) 

 

در قرآن آمده که:" بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ..." یعنى گناهان مانند زنگى و غبارى شد که روى جلاى دلهاشان را گرفت، و آن دلها را از تشخیص خیر و شر کور کرد .

 

پس این" زنگ بودن گناهان بر روى دلهاى آنان" عبارت شد از حائل شدن گناهان بین دلها، و بین تشخیص حق، آن طور که هست.

 

از این آیه شریفه سه نکته استفاده مى ‏شود:

اول اینکه: اعمال زشت نقش و صورتى به نفس مى‏ دهد، و نفس آدمى را به آن صورت در مى ‏آورد.

دوم اینکه: این نقوش و صورت‏ها مانع آن است که نفس آدمى حق و حقیقت را درک کند، و میان آن و درک حق حائل مى‏ شود.

 

سوم اینکه: نفس آدمى بحسب طبع اولیش صفا و جلایى دارد که با داشتن آن حق را آن طور که هست درک مى‏ کند، و آن را از باطل، و نیز خیر را از شر تمیز مى ‏دهد، هم چنان که در جاى دیگر فرمود:" وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها" سوره شمس آیه 7

 تفسیر المیزان، علّامه طباطبائی ... .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی شجاعی

کم فروشی در قرآن

سورة المطففین

  • فضیلت سوره : پیامبر ص : هر کس سوره مطففین را بخواند، در قیامت او را از شراب ناب و سر به مهر بهشتی می نوشانند .( مجمع البیان )

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏

وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ(1)

الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُواْ عَلىَ النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ(2)

وَ إِذَا کاَلُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یخُْسِرُونَ(3)

هنگام ورود حضرت به مدینه به کسبه ای برخورد کردندند که کم فروشی می کردند یعنی پر می خریدند ( با کیل بزگ می خریدند که اگر کمی بیشتر باشد مشخص نباشد )

ولی هنگام فروش با کیل کوچک می فروختند تا کمی کمتر بفروشند .

فرمود برای مردم کم نگذارید، اگر در اینجا مسئله کیل و وزن است از باب بیان نمونه و مصداق  است و الاّ شامل همه می شود، فروشنده کم نگذارد، استاد کم نگذارد، مسئولین کم نگذارند، ...همچنانکه می دانیم عده ای در جامعه در برخورد ها کم می گذارند و زیاد منفعت می گیرند، پس آیه شامل منفعت طلب ها است در همه زمینه ها .

- در قرآن کریم آنجا که به ضرر انسانها بوده گناه و مانند آن باشد، با علی متعدی شده و به باب افتعال رفته که بر اساس معانی این باب تعمدی را هم شامل شود، ولی در مورد ثواب دادن کسب کفایت می کند که فرمود : البقرة : 286   لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ .... ( که آنچه به نفع انسان است کسب کفایت می کند ولی در مورد آنچه به ضرر اوست باید اکتساب حاصل شود) ، همچنانکه در جایی دیگر فرمود : النور : 11   إِنَّ الَّذینَ جاؤُ بِالْإِفْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظیمٌ .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی شجاعی

انواع شادی و نشاط در قرآن کریم


تفاوت فرح و مرح در قرآن کریم

 

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّهُ کاَنَ فىِ أَهْلِهِ مَسْرُورًا(13) سوره انشقاق 

 

فرح هم به شادی حلال گویند و هم به شادی حرام و باطل ولی مرح فقط به شادی حرام و باطل گفته می شود.

در سوره مبارکه «غافر» که به نام مؤمن هم هست  ﴿فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ  می فرماید: عده ای همین که چند کلمه درس خواندند به همین بسنده می‌کنند.

آیات سوره مبارکه «غافر» این آیه سوره «انشقاق» را توضیح می‌دهند دارد که ﴿ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْاَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ

 «مَرَح» همان عیاشی‌های باطل است. «فَرَح» دو قسم است فرح حق داریم فرح باطل. فرح حق آن است که ﴿قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا، ﴿وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ فرح حق داریم که انسان از پیروزی حق خوشحال می‌شود، این می‌شود فرح حق؛ اما در قماربازی که بُرد، این فرح باطل است. چون فرح دو قسم است این را مقید کرده فرمود که «فرحوا بباطل»..

 اما «مَرَح» چون فقط باطل است این را مقید نکرده است. «مَرَح» جز نشاط باطل به چیزی نمی‌گویند «مَرَح». اما فرح هم می‌تواند باطل باشد هم می‌تواند حق و اینها چون به باطل بودند دارد﴿ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْاَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ

نتیجه اینکه این ﴿اِنَّهُ کانَ فی‌ اَهْلِهِ مَسْرُوراً سوره «انشقاق» با آیات سوره مبارکه «غافر» یعنی «مؤمن» تبیین شد؛

یک عده درس‌خوانده‌ای‌اند که به لاشه علم خوشحال‌اند، یک عده در مسائل عملی به برد و باخت و قماربازی و عیاشی و آدم‌کشی‌ها و خلاف و مانند آن خوشحال‌اند؛ آن را هم مشخص کرد که یا با عمل باطل خوشحال‌اند، این را هم مشخص کرد که یا با علم لاشه‌ای خوشحال‌اند، لذا فرمود﴿اِنَّهُ کانَ فی‌ اَهْلِهِ مَسْرُوراً﴾ 

آیت الله جوادی املی، بهمن ماه نود و هشت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی شجاعی