کم تحرّکی در اندیشه ها انسان را به برهنگی در اندیشه ها وادار می کند و حاصل آن نوعی نگاه تاریک است که انسان نابینا هم میتواند به آن مبتلا شود ....
"هجرت بین اندیشه ها" گاهی "درون نسلی اند" و گاهی "بین نسلی"!
"هجرت بین اندیشه ها" برخی" عامل حرکت" هستند و برخی" عامل سکون" !
" هجرت های محرّک " را از "حجرت های غیر محرّک " چگونه باید شناخت ؟
بیائید حلقه ی باطل "حجرت در اندیشه ها " را بشکنیم....
و شکستن این حلقه ها صورت نمی گیرد الّا به شناخت اندیشه های باطل ..
و شناخت اندیشه های باطل صورت نمی گیرد الّا به شناخت معیارها برای
قبول یا ردّ اندیشه هایی که به انسان ارائه می شود.
قرآن کریم می فرماید :
أَ فَلَمْ یَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ
کانُوا أَکْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِی الْأَرْضِ فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما کانُوا
یَکْسِبُونَ ( آیه 82 سوره غافر )
پس آیا در زمین سیر نکردند تا بنگرند عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چگونه بود؟
سیر در" اندیشه ها و زمینه ها" لازمه رسیدن به عبرتها و حرکت هاست ...
خداوند می فرماید : عوام و جاهلها و دنباله روی آنها، تصدیق و تکذیبشان
به قبول و نکول گذشتگان آنها وابسته است؛ حرفی را قبول میکنند که
گذشتگان آنها گفته باشند و حرفی را که آنها نفی کرده باشند اینها
نمی پذیرند و اگرمی خواستند چیزی را قبول کنند و بت پرستی و صنم و وثن را تقدیم کنند،میگفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلی آثارِهِمْ
مُهْتَدُون﴾ و ﴿مُقْتَدُون﴾ سوره زخرف آیه 23 و مانند آن و اگرخواستند توحید و وحی ونبوت راانکار کنند، میگفتند: ﴿ما سَمِعْنا بِهذا فی آبائِنَا الْأَوَّلینَ﴾سوره قصص آیه36
معیار تکذیب اینها، نبودن حرف نزدگذشتگان است ومعیار تصدیق اینها،بودن یک مطلب نزد نیاکانشان است؛
اگر چیزی را نیاکان میپذیرفتند، اینها قبول میکردند و میگفتند:﴿إِنَّا وَجَدْنا
آباءَنا عَلی أُمَّةٍ﴾ و اگرچیزی را آنها رد میکردند واینها نمی پذیرفتند، میگفتند: ﴿ما سَمِعْنا بِهذا فی آبائِنَا الْأَوَّلینَ﴾.
معیار تصدیق و تکذیب و نفی و اثباتِ اینها، اندیشهٴ نیاکان و تبار اینها بود و
اندیشه های تبار آنها، یا بر اساس ﴿إِنْ هِیَ إِلاَّ حَیاتُنَا الدُّنْیا﴾سوره مؤمنون آیه
37 سامان میپذیرفت یا ﴿ذلِکَ رَجْعٌ بَعید﴾ بود، یا فُسون و فَسانه پنداشتن
مسئلهٴ وحی و نبوت بود...
بر اساس برداشتی از تفسیر آیت الله جوادی املی ذیل آیات شریفه سوره غافر